ARA زيرنويس از
بري ليندون
آقايان تپانچه ها را مسلح کنيد
پدر بري همچون باقي پسران
براي حرفه حقوق تربيت شده بود
و بدون شک اگر براي خريد يک اسب
در يک دوئل کشته نمي شد
احتمالا به انساني شاخص تبديل مي شد
مادر بري
به گونه اي زندگي مي کرد
بسياري از مرداني که در گذشته
بار ديگر به اين تازه بيوه درخواست دادند
اما او تمام پيشنهادات را رد کرد.
و اعلام کرد که
و خاطره آن مرحوم از دست رفته را نگاه دارد
اولين عشق!
چه رمز و راز با شکوهي را با خود به همراه مي آورد
احساسات لطيفي که از قلب مرد جوان به بيرون مي جوشد
عشق او مانند آواز پرندگان ...
و يا صداي گذر نسيم از ميان گلهاي سرخ است
تو باختي
الان سر چي باشه؟
برگرد به سمت ديوار
تمام توجه بري و همچنين
عامل اصلي اولين دردسرهاي بري
دختر عموي او به نام
من روبان گردنم را باز کردم و در جايي
اگر اون رو پيداش کردي مي توني نگهش داري
تو آزادي که هر جايي از بدنم را بگردي
فکر کنم خيلي بايد بي عرضه
من نمي تونم پيداش کنم
تو درست دنبالش نگشتي
من نمي تونم پيداش کنم
يک راهنمايي بهت مي کنم
دارم روبان رو حس مي کنم
چرا داري مي لرزش؟
به خاطر لذت پيدا کردن روبان
دروغگو
در اين هنگام بريتانيا
به خاطر تهاجم فرانسه ...
به شدت دچار هرج و مرج و برانگيختگي بود
نجيب زادگان و مردم عادي
وفاداري خود را ايجاد هنگهاي منسجم
در مقابل تهديد ها نشان مي دادند
اونيفورم هاي قرمز رنگ و ظاهر غرور انگيز آنان
اهالي برادي گروهي را براي پيوستن به
گردان "کيلونگن"" به فرماندهي
تمام کشور با شيپور آماده باش جنگ
و سراسر قلمرو پادشاهي بريتانيا
ردموند , چت شده؟
نورا تو مجبور بودي پنج بار
صف آرايي هاي اون براي من اهميتي نداره
اون عالي مي رقصه
اون در لباس نظامي خيلي خوب به نظر مياد
اون از من درخواست رقص کرد
اما منم ازت درخواست کردم ولي قبول نکردي!
من مي تونم هر روز با تو برقصم
تازه اگر با دختر عموت برقصي اين طور نشون دادي که
از اين گذشته, کاپيتان کوئين يک مرد کامله
ولي تو فقط يه پسر بي پولي
اگر يک بار ديگه باهاش روبرو بشم
من با اون مبارزه مي کنم
اوه , اين قدر احمق نباش
من جدي گفتم
ولي همه مي دونند که کاپيتان کوئين يه سرباز شجاعه ..
ممکنه تو بتوني با بچه دهاتي ها
اما مبارزه با يک مبارز انگليسي خيلي فرق مي کنه
پس بهتره همون تو رو تا خونه برسونه
ردموند!
بري مصمم بود که ديگر هرگز نورا را نبيند
اما اين چنين تصميماتي هر چند در هفته اول
DSH اصلاح و برگردان از داوود
PAPILLON زمان بندي
شاهکاري از استنلي کوبريک
خانواده اشراف زادگان
پس از مرگ همسرش
که کسي جرات افترا زدن به وي را نداشت
خواهان ازدواج با او بودند.
قصد دارد زندگيش را وقف پسرش کند
چه تغييراتي را در پسر بچه ايجاد کرده است
نورا برادي بود
از بدنم پنهان کردم
باشي اگر پيداش نکني
بري را به غبطه خوردن وا مي داشت
کاپيتان جان کوئين
به حالت آماده باش در آمده بود
آکنده از موسيقي هاي نظامي بود
با کاپيتان کوئين برقصي؟
و نمونه کامل يک مرد خوش مشربه
چطور مي تونستم امتناع کنم؟
نتونستي شريک ديگه اي پيدا کني
تو خواهي فهميد که چه کسي بهتره!
کاپيتان هست که هست!
خوب مبارزه کني